جامعه شناسی
سعیده امینی؛ فاطمه امیدی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
کنشهای اعتراضی بهعنوان اشکال غیرنهادینه مشارکتسیاسی، واقعیت غیرقابل انکار هر جامعهایاند. فراوانی و تکثیر این واقعیت در تاریخ پس از انقلاباسلامی و تغییر و تحولات روی داده در آنها ضرورت توجه به این شکل از کنشجمعی را دو چندان کرده است. درنتیجه این کنشها معترضان شعارهایی را سر دادهاند که از یک سو بیانکنندهی ...
بیشتر
کنشهای اعتراضی بهعنوان اشکال غیرنهادینه مشارکتسیاسی، واقعیت غیرقابل انکار هر جامعهایاند. فراوانی و تکثیر این واقعیت در تاریخ پس از انقلاباسلامی و تغییر و تحولات روی داده در آنها ضرورت توجه به این شکل از کنشجمعی را دو چندان کرده است. درنتیجه این کنشها معترضان شعارهایی را سر دادهاند که از یک سو بیانکنندهی خواستهها و مطالبات آنان برای تغییرات سیاسی، اجتماعی و آرمانهایشان و از سوی دیگر انعکاس وجوه برساختی رسانههای داخلی، خارجی و شبکههای اجتماعی واقعی و مجازی بوده است. در مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون و بر مبنای نظریه چارچوبسازی (framing) اسنو و بنفورد تلاششده تا ضمن تفکیک شعارهای اعتراضهای سه دههی اخیر بر اساس چارچوبهای تفسیری سهگانه، مضامین عمده شعارها در هر چارچوب و طی هر دوره اعتراضی مشخص گردد تا بدین طریق سیر تحولات مضمونی شعارها در سه دهه آشکار گردند. نتایج حاصله نشان داد که در اعتراضهای تیرماه 78، چارچوب تفسیری انگیزشی و در اعتراضهای پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88، اعتراضهای دیماه 96 و آبان ماه 98 نیز چارچوب تشخیصی بیشترین وزن را به خود اختصاص دادهاند. نتایج تحلیل مضمون شعارها نیز نشان داد که در اعتراضهای 78، مضامین آزادیخواهانه، در اعتراضهای 88، مضامین عدالتخواهانه سیاسی و در اعتراضهای 96 و 98 مضامین دینستیزانه از بیشترین فراوانی در میان سایر مضامین برخوردار بودهاند.